شهید محمدکاظم زاده
زندگینامه
شهید آیتالله مطهری میگوید: من نمیدانم چه تعبیری به كار برم. خیال میكنم كه بهترین تعبیرش این است: آرزوی آنان نشاط و شهادت بود، یعنی نشاط در روح اینها یك آرزو بود كه آیا ممكن است خدا شهادت را روزی ما كند؟
فصل بهار از راه رسید و بوی عطر بهار نارنج، فضای کوچه پس کوچههای شهر دارالمومنین طبس را معطر کرده بود که خداوند متعال در همین روزهای اول بهار نوگلی را به خانواده زحمتکش و متدین حسن کاظم زاده هدیه کرد که سالهای بعد با شهادتش فضای شهر طبس را معطر نمود. ارادت خانواده مذهبی وی به پیامبر عظیم الشان اسلام «ص» سبب شد که نام پرافتخار محمد را برایش انتخاب نمایند.
محمد که در محیط خانوادهای مذهبی و پر تلاش و در دامن مادری مهربان که خود از شیفتگان وعاشقان اهلبیت عصمت و طهارت «ع» بود رشد کرد و با عشق به اسلام و قرآن پرورش یافت، هفت بهار از عمرش گذشته بود که برای کسب علم و دانش راهی مدرسه شد و موفق شد تحصیلات خود را تا پایه پنجم ادامه دهد وی که با تربیت صحیح اسلامی رشد کرده بود، علاقه زیادی به جلسات قرآن و دعا و روضهخوانی حضرت اباعبداللهالحسین «ع» داشت. مشیت الهی بر این قرار گرفت که از نعمت پدری دلسوز و فداکار محروم گردد لذا بار سخت کمک به معیشت خانواده را بر دوش کشید و مجبور به ترك تحصیل گردید و شروع به كار بنایی نمود.
گر چه با شروع انقلاب اسلامی سن زیادی نداشت ولی دوشادوش امت حزبالله در تمام راهپیماییها شركت مینمود و به محض اینکه فرمان ارتش بیست میلیونی صادر شد با ثبت نام در این مدرسه عشق نامش را در طومار لشکریان مخلص خدا ثبت نمود وشبها را به نگهبانی در پایگاه محله خود میپرداخت.
وقتی به سن سربازی رسید با عشق و علاقه از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خدمت مقدس سربازی اعزام و پس از طی دورههای آموزشی چندین مرتبه در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت. سرانجام در تاریخ 23/4/1363 در منطقه كامیاران به دست اشرار مسلح و دشمن اسلام شربت شهادت را نوشید. پرنده عشق شد به سوی بارگاه الهی پرواز كرد و شهادت در راه خدا را بر مرگ در بستر ترجیح داد. پیكر مطهرش پس از انتقال به شهرستان توسط امت شهیدپرور تشییع و در جوار آستان مقدس حضرت حسینبنموسیالکاظم «ع» به خاک سپرده شد.
متن وصیت نامه:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
وَ لَا تحَسَبنََّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ(169)
[ قرآن کریم سوره شریفه آل عمران]
هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
با درود به قلب تپنده مستضعفين جهان امام خميني و با سلام به شهيدان گلگون كفن كربلاي ايران. بازماندگانم اين نامه را كه نوشتم نميدانم در ميان شما خواهم بود ياخير. من راهي را كه انتخاب نمودهام آگاهانه است و بر اساس شناخت به جبهه آمدهام تا بتوانم به نداي خميني كبيرحسين زمان پاسخ گفته باشم چون اسلام مورد تجاوز يزيديان زمان قرار گرفته است.
بازماندگانم اين جمهورياسلامي كه خونبهاي هزاران شهيد ميباشد و به دست من و شما سپرده شده است بايد پاسدار آن باشيم و آن هم جز با نثار خون ميسر نميشود. بگذار در كربلاي ايران قطره خوني كه دارم تقديم راه اسلام و امام نمايم. بايد بدانيد كه شما مسئوليتتان سنگينتر است و آن رساندن پيام شهيدان به گوش جهانيان و دنياي اسلام است. در ايفاي اين مسئوليت كوشا باشيد. به اميد سلامتي و طول عمر رهبر كبير انقلاب امام خميني و پيروزي اسلام بر كفر جهاني و تشكيل امت واحده و جمهوري اسلامي در تمامي كشورهاي مسلمان مظلوم و تحت ستم. خداوند خدمتگذاران صديق امّت را حفظ و دشمنان اسلام را زبون و نابود سازد و خداوند به شما اجر و صبر عنايت فرمايد. آمين
چند توصيه ديگر؛ به مادرم گفتم اگر برگشتم با پيروزي خواهم آمد و اگر برنگشتم برادرانم پيروزمندانه ميآيند. كسي كه براي آزادي ميجنگد هميشه آزاد است. مادرم دلم ميخواهد روزشهادتم مانندروز داماديم جشن بگيريد. مادرجان گريه نكني شهادت افتخار ماست. همچنين خواهرانم گريه نكنيد اگر خواستيد گريه كنيد براي مظلوميت حسين(سلاماللهعلیه) گريه كنيد. شهادت گريه نميخواهد من به آرزوي خود رسيدم. هر شهيد روز قيامت شفاعت ميكند. مادرم هرگز غم به دل راه مده مگر من از علياكبر(سلاماللهعلیه) كه بهتر نيستم. خوشحال باشيد زيرا كه من به الله پيوستهام بر مزار من گريه مكنيد كه گريه روح مرا ميآزارد.
من به جبهه ميروم براي ياري اسلام و امام امت خميني كبير و به هيچ عنوان ديگري عازم جبهه نيستم نه به خاطر ماديات و يا كشورگشايي. مردم از امام فراموش نكنيد. نمازهايتان را اول وقت بخوانيد. با هم مهربان باشيد وحدت را حفظ كنيد و اگر اختلافي بين شما بوجود آمد نگذاريد دشمن از آن سوءاستفاده كند. در بازسازي شهرهاي خراب شده بكوشيد هركسي در هر سنگري كه ميتواند خدمت بكند. بچهها در سنگر مدرسه، معلم در سنگر درس، مادران در تربيت فرزندان، كشاورزان در بهبود وضع كشاورزي و همه و همه بكوشيد تا اسلام را احياء و مملكت را آباد كنيم و به استقلال كامل برسانيد.
وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ عَلَي الشُّهَدَاء وَالصَّالِحِين و رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَكاتُه
من به جبهه میروم برای یاری اسلام و امام امت خمینی كبیر به هیچ عنوان دیگری عازم جبهه نیستم نه به خاطر مادیات یا كشورگشایی، مردم امام را فراموش نكنید. نمازهایتان را اول وقت بخوانید. با هم مهربان باشید وحدت را حفظ كنید اگر اختلافی بین شما بوجود آمد نگذارید دشمن از آن سوء استفاده كند. در بازسازی شهرهای خراب شده بكوشید هر كسی در هر سنگری كه میتواند خدمت بكند. بچهها در سنگر مدرسه، معلم در سنگر درس، مادران در تربیت فرزندان، كشاورزان در بهبود وضع كشاورزی. همه با هم بكوشیم تا اسلام را احیاء و مملكت را آباد كنیم و به استقلال كامل برسانیم.