شهید محمدحسین احمدی
زندگینامه
وقتي آرمان و هدف مقدس باشد براي حراست آن همه حركـتهـا مقـدس مـيشـود. شهيد همان انسان خودآگاه و مسئول، از خودگسسته و به خدا پيوستهاي اسـت كـه بـراي رسيدن به آرمان والايش جان خويش را در طبق اخلاص مينهد و به پيشگاه دوست تقديم ميدارد، آنگاه است كه كلمه مقدس «جهاد» معنا ميگيـرد مجاهـد فـيسـبيلالله، انـساني آرماني است كه خداوند او را در جاي جاي وحي آسماني خود ميستايد و به ازاي هر قطـره خونش هزاران حسنه منظور ميدارد. او را بي هيچ مانعي و هيچ سؤال و جوابي به سوي خود ميخواند و در جوار ملكوت به او حيات جاودانه ميبخـشد زيـرا كـه او بـراي هـدفي جاودانـه حركت كرده است و اين حركت ارزشمند اوست كه تاريخ شرافت و انسانيت به آن ميبالد.
شاید هیچكس تصور نمیكرد فرزندی كه در سومین روز از آبان سال 1335 در خانوادهای مذهبی و متّدین عباس چشم به جهان گشود روزی از حماسهسازان دفاع مقدس و از شهدای راه حق و حقیقت خواهد شد، آن روز خداوند محمدحسین را به پدر و مادری مهربان، دلسوز و با صداقت به امانت گذاشت تا او را حسینی پرورش دهند تا خون پاكش نهال انقلاب را آبیاری كند.
دوران كودكی را در روستای هادیآباد از توابع طبس در دامن پر از مهر مادر گذراند و چون به سن تحصیل رسید تحصیلات خود را تا كلاس پنجم در روستای همتآباد ادامه داد لکن به علت مشكلات اقتصادی ومعیشتی كه ارث خاندان منحوس پهلوی به كشاورزان و روستاییان با صفا بود ناچار شد تحصیل خود را رها و در كنار پدر به كار كشاورزی مشغول شود.
در سال 54 به خدمت سربازی اعزام و مدت ده ماه را در لشكر 77 خراسان سپری نمود. از سربازی که برگشت دیری نپایید که با تسلیم در برابر مشیت الهی طی حادثهای پدر بزرگوارش را ازدست داد و این داغ بزرگ هیچگاه او را از تلاش و خدمت به اسلام و انقلاب باز نداشت.
اما با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وی به عنوان منقضی خدمت 56 به جبهههای حق علیه باطل اعزام و مدت چهار ماه را در لشكر 77 خراسان به پاسداری از مرزهای ایران اسلامی مشغول شد.
تا این كه اواخر سال 59 به آغوش خانواده برگشت و از آن جا كه وظیفهی شرعی خود میدانست كه باید به فرمان امامشان گوش فرا دهد، لذا مجدداً دوباره برای حفظ اسلام، قرآن و كشور اسلامی به طور داوطلب عازم جبهه گردید ومدت سه ماه بر علیه كفار و دشمنان اسلام جنگید.
از آنجا كه سپاه ایشان را فردی لایق میدید پیشنهاد عضویت در سپاه را نمود كه شهید بنا بر حسب وظیفه عضو سپاه پاسداران گردید و در سال 61 از سوی سپاه به جبهه اعزام و پس از فداکاری و تلاشهای فراوانی که در آن میادین داشت اجر و مزد خود را از خداوند متعال دریافت و درمنطقه كامیاران بر اثر انفجار مین به تاریخ 18/7/61 به درجه رفیع شهادت نایل گشت.
پیکر پاک و مطهر این شهید عزیز پس از انتقال به شهرستان و تشییع با شکوهی در جوار آستان حضرت حسین بنموسیالکاظم «ع» به خاك سپرده شد، از این پاسدار مخلص و بی ادعا دو فرزند پسر به یادگار مانده که رهرو راه او هستند.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْفَائزُونَ(20) يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لهَُّمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ(21) خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ(22)
آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پيروز و رستگارند!. پروردگارشان آنها را به رحمتى از ناحيه خود، و رضايت (خويش)، و باغهايى از بهشت بشارت مىدهد كه در آن، نعمتهاى جاودانه دارند. همواره و تا ابد در اين باغها (و در ميان اين نعمتها) خواهند بود زيرا پاداش عظيم نزد خداوند است!. [قرآنکریم سوره شریفه توبه]
ما از خدائيم و بسوي او بازگشت ميكنيم. سلام بر مهدي(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، رهاييبخش محرومان و سلام بر نماينده مهدي امام خميني رهبر كبيرمان، پدر دلسوز بيچارگان و سلام بر شهيدان ادامه دهندگان راه حسين(سلاماللهعلیه) و سلام بر تمامي برادران و خواهران هميشه بيدار.
اي مردم اين را بدانيد مهمترين عاملي كه در پيروزي اين انقلاب و ادامه آن نقش داشته و خواهد داشت مقام رهبري و ولايت فقيه است و ولايت فقيه همان رسالت انبياء و امامان معصوم(سلاماللهعلیهم) را بر دوش دارد و ما بايد سعي كنيم كه تمام اعمالمان تسليم دستورات امام باشيم چرا كه اگر غير از اين باشد و تسليم امام نباشيم هم خودمان به كمال نخواهيم رسيد و هم اينكه انقلاب را به خوبي نميتوانيم درك كنيم چون اولين مرحله براي رشد و كمال، تسليم در برابر خدا و رسول(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان معصوم(سلاماللهعلیهم) و امروز در برابر ولايت فقيه است و از طرف ديگر از آنجا كه امام يك نعمت است كه خداوند به امّت اسلام عطاكرده است بايد شكر اين نعمت را بجا بياوريم و تابع دستورات ايشان باشيم و اگرخداي ناكرده از اين امر سرپيچي كنيم به عذاب الهي دچارخواهيم شد وخداوند ما را هرگز نخواهد بخشيد و ما هم كه به جبهه ميرويم براي رضاي خدا و اطاعت از امام است و اميدوارم كه بتوانم اين مسئوليت را به خوبي به پايان برسانم.
امّا تو اي برادر و خواهرِ عزيزم ميداني كه هر خواهر و برادري آرزو دارد كه برادرش نزد خودش باشد و از آنها دور نشود ولي امروز بايد آرزوهاي ما جهت ديگري پيدا كند و آن تقويت اسلام باشد و وقتي كه پاي مسئوليت الهي پيش ميآيد خودتان هم باید قبول داشته باشيد كه دستور خدا را بايد اجرا كرد چون امروز حفظ اسلام واجب است و من و امثال شما و ما همه در اين دنيا امانتي هستيم از جانب خداوند و بايد اين امانت را به صاحب امانت پس بدهيم و جبهه بهترين محل آزمايش براي پس دادن امانت است و اين را هم بدانيد كه وقتي انسان ميخواهد با خدا معامله كند بايد بهترين چيزي را كه دارد تقديم كند و امروز ما غير از يك جان ناقابل چيز ديگري نداريم و اميدواريم كه خدا قبول كند و از سر تقصيرات و اشتباهات ما بگذرد.
امّا با عرض سلام به تمام خانواده و فاميلها و دوستان، اميدوارم كه پيرو اسلام و شهيدان باشيد و ادامه دهندگان راه شهيدان كه همان راه اسلام است باشيد. من به خاطر اسلام عزيز كه يك مكتب كاملي است به اين جنگ آمدهام چون عزّت و شرف مسلمين در گرو اين جنگ است و امیدوارم توانسته باشم در اين كار قدمي برداشته باشم و اميدوارم همواره براي حفظ اسلام فكركنيد نه چيزي ديگر و با اين گروههاي ضدِّاسلامي مبارزه كنيد و آنها را نابود كنيد.
اما تو همسرم كه هميشه با نامههائي كه برايم درجبهههاي نبردِ حق عليه باطل ميفرستادي، در نامههايت به من روحيه ميدادي كه با كفر در نبرد باشم و جز به اسلام و جنگ با كفّار به هيچ چيز ديگري فكر نكنم زيرا اگر بكشيم هم پيروزيم و اگر هم كشته شويم باز هم پيروزيم.
برادران وخواهران با ايمان به همه توصيه ميكنم كه قدر امام عزيزمان را بدانيد و هميشه نسبت به او مانند سابق وفادار بمانيد زيرا او تبلور عين مكتب است. همسرم اطمينان دارم با وجود تمام علاقهاي كه نسبت به هم داشتيم در شهادت من صبر خواهي نمود و در برابر همه ناراحتيها و سختيها چون كوه با عزمي راسخ و قوي مقاومت و استقامت خواهي كرد. همسرم امیدوارم که در تربیت و نگهداری فرزندانم سعی و کوشش خواهی کرد و آنها را حسینگونه تربیت خواهی نمود تا ادامه دهنده راه حسين(سلاماللهعلیه) باشند.
در خاتمه به همه خواهران و برادران توصيه ميكنم كه تابع دستورات امام و روحانيت متعهد باشند روحانيتي كه امام را درك كرده باشند و عشق به امام داشته باشند و عملا تسليم امام باشند. پيروز باد انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني نائب امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف).
در خاتمه از تو همسر و برادر و خواهر عزيزم و دوستان و اقوام خواهشي كه دارم در شهادتم هيچ گونه گريه نكنيد و بدن ناقابل مرا هرجا كه دفن كرديد مهم نيست و من يك آرزو داشتم كه آن شهادت بود و من به آرزويم رسيدم و اموالي كه دارم خمس و زكات آن را بدهيد و بقيه آنها به فرزند و همسرم تعلق دارد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
خداوندا؛ طول عمر و سلامتي جسم به امام امّت خميني عنايت بفرما.
خداوندا؛ دشمنهاي ما را چنان كن كه با نازايي زنانشان و مردان و چهارپايانشان قحطي وخشكسالي سرزمين و مزرعه دشمنها را فرا گيرد.
مورخه 18/6/1361 هجری شمسي برابر با 20 ذيقعده 1402هجري قمری
محمدحسین احمدی
گزیدهای از وصیتنامه شهید
ای مردم این را بدانید كه مهمترین عاملی كه در پیروزی این انقلاب و ادامه آن نقش داشته و خواهد داشت مقام رهبری و ولایت فقیه است، ولایت فقیه همان رسالت انبیاء و امامان معصوم «ع» را بر دوش دارد و ما باید سعی كنیم در تمام اعمالمان تسلیم دستورات امام باشیم، چرا كه اگر غیر از این باشد و تسلیم امام نباشیم هم خودمان به كمال نخواهیم رسید و هم این كه انقلاب را به خوبی نمیتوانیم درك كنیم.
چون اولین مرحله برای رشد و كمال، تسلیم در برابر خدا، رسول و امامان معصوم علیهالسلام و امروز در برابر ولایت فقیه است و از طرف دیگر از آنجا كه امام یك نعمت است كه خداوند به امت اسلام عطا كرده است باید شكر این نعمت را بجا آوریم و تابع دستورات ایشان باشیم اگر خدای نكرده از این امر سرپیچی كنیم به عذاب الهی دچار خواهیم شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.