شهید غلامرضا زمانی
زندگینامه
اي شهيد، اي زنسل شقايق، اي ز نسل ياس كبود، اي از قبيلهي توفان، آسـمان سـهم تو شد چرا كه تو از زمين رها شدي، تو رفتي و دل به دنيـا نبـستي و در اوج آسـمان لانـه گزيدي و ما در اين خاكدان ضمخت حتي نتوانستيم سمت پرواز تو را نگاه كنيم. شهيد غلامرضا زمانی يكي ديگر از آلالههاي پرپر بوستان شـهادت اسـت كـه گل وجودش در سال 1334 در پهنهی كویری روستای « محمدآباد » از توابع شهرستان طبس در خانوادهای با اخلاص و اهل كار و تلاش به بار نشست . ارادت به ولی نعمتمان حضرت آقا علیبنموسیالرضا «ع» سبب گردد تا منصب نوكری وغلامی امام رضا «ع» را به او ارزانی نمایند و او را غلامرضا صدا کنند. او سالهای كودكی را در دامن مادری مهربان و در طبیعت بیآلایش زادگاهش و در رویاهای شیرین كودكانه به سر آورد.
با ورود به سن قانونی پا به مدرسه نهاد تا علم و دانش فرا گیرد، استعداد خدادادی، پشتكار و جدیتی كه داشت، باعث شد تحصیلات خود را با موفقیت تا مرحله دیپلم ادامه دهد. غلامرضا بیست ساله که بود به سنت پیامبر اکرم «ص» عمل کرد و با دختر مؤمنهای از فامیل ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر و یک پسر بود.
دوران اول انقلاب بود که طرحی در ژاندارمری اجرا شد و آن دسته از جوانان انقلابی که میخواستند به نظام خدمت کنند تحت عنوان جوانمرد بکار میگرفت لذا غلامرضا مدتی را در ژاندارمری به عنوان جوانمرد افتخاری به خدمت مشغول شد. بعد از تشكیل سپاه پاسداران، این نهاد مقدس را بعنوان سنگری برای خدمت به جامعه و دفاع از ارزشهای اسلام برگزید وبه عضویت رسمی سپاه پاسداران طبس در آمد.
وی در واحدهای مختلف سپاه از جمله حفاظت، تدارکات و گزینش خدمت کرد و در طول مدت خدمتش در سپاه موفق شد 4 مرتبه به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام و از اسلام و انقلاب دفاع نماید سرانجام در پنجمین مرحله از اعزامش بعنوان فرمانده دسته رزمی در جبههی امرساس و در عملیات والفجر 8 که در ساعت 10:22 تاریخ 20/11/1364، توسط فرمانده کل سپاه با قرائت رمز عملیات به این شرح، صادر شد: بسم الله ارحمن الرحیم. لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. قاتلو هم حتی لا تکون فتنه « یا فاطمةالزهرا، یا فاطمةالزهرا، یا فاطمةالزهرا » شرکت نمود و سه روز از عملیات نگذشته بود که در تاریخ 23/11/ 1364 به آرزوی دیرینهاش رسید و شربت گوارای شهادت را نوشید. پیکر پاک و مطهر این شهید عزیز به شهر طبس انتقال و پس از تشییع با شکوهی بر روی دستان مردم ولایت مدار و شهید پرور، در جوار استان حضرت حسین بن موسیالكاظم «ع» به خاك سپرده شد. یادیاران سفرکرده بخیر
«خدایا به معاد تو و قیامت تو معتقدم و امید به بخشایش تو دارم خدایا عدل تو را قبول دارم اما به فضل و وجود تو پناه میبرم خدایا توفیق فرما كه بندهی شایسته تو باشم ای خدای من این شهادتین را به عینیت برسان. خدایا مرا نیز در این سرنوشت راضی و خشنود بگردان و مرگم را در راه خودت و شهادت قرار بده.»
وصیتنامه شهید غلامرضا زمانی فرزند ابراهیم متولد 1334 اهل روستای محمدآباد طبس که در تاریخ 23/11/1364 در امرساس به شهادت رسید.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّكمُْ عَلىَ تجَِارَةٍ تُنجِيكمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(10) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكمُْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَالِكمُْ خَيرٌْ لَّكمُْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) [قرآن کریم سوره شریفه صف]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آيا شما را به تجارتى راهنمايى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهايى مىبخشد؟! به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد اين براى شما (از هر چيز) بهتر است اگر بدانيد! .
أَشْهَدُ أَنْ لا اِلهَ أِلَّااللهُ وَحْدَهُ لاشَريِكَ لَه وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَمِيرَالْمُؤْمِنِين وَ أَنْبِياءالْمَعْصُومِين وَ أَئِمَه مُسْلِمِين.
خدايا؛ شهادت به وحدانيت تو دارم وشهادت به رسالت انبياء و اولیائت وامامانت و ائمه معصومين(سلاماللهعلیهم) از علي(سلاماللهعلیه) تا مهدي(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف).
خدايا؛ اين شهادت را با زبان و باور دروني ميدهم. اي خداي من اي خالق من اين شهادتين را به عينيت برسان
خدايا؛ به معاد تو و قيامت تو معتقدم و اميد به بخشايش تو دارم.
خدايا؛ عدل تو را قبول دارم امّا به فضل وجود تو پناه ميبرم.
خدايا؛ توفيق فرما كه بنده شايسته تو باشم.
خداوندا؛ رضايت تو را ميجويم خواه در شهادتم يا ادامه حياتم.
خدايا؛ مرا نيز در اين سرنوشت راضي و خشنود بگردان و مرگم را در راه خودت شهادت قرار بده نه روي تخت بيمارستان يا روي رختخواب.
خدايا؛ اگر در ادامه زندگي راهي جز رضاي تو در پيش دارم و بنده غير تو میشدم و در راهي كه امام زمانم توصيه نميكند قدم ميگذارم خدايا شهيدم كن و در اين شهادت رضايت خود را به من عنايت فرما.
پدر و مادرم از شما طلب مغفرت ميخواهم و اميدوارم كه مادرم شيرتان را بر من حلال كنيد و از اين كه براي من خيلي رنج و زحمت كشيديد و نتوانستم زحمات شما را جبران كنم خيلي عذر و معذرت ميخواهم و از خدا ميخواهم كه به شماها اجر و پاداش عنايت كند و شما را به تقوي و به پرهيز از هر نوع گناه، غيبت و غيره و سركشي از مستمندان سفارش ميكنم. خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خود دانسته و به فكر توشهاي براي آخرت باشيد و اطاعت از رهبر انقلابمان امام خميني و صبر و استقامت.
در مقابل ناملايمات و دشواريهاي زندگي مقاوم و صبر داشته باشيد و از اينكه من شهيد شدم هيچگونه نگراني و ناراحتي نداشته باشيد چون من يك امانت بيش نبودم و خداوند امانت ميدهد و ميگيرد و با حركات و رفتار خود كاري نكنيد كه مردم عوام، منافقين بگويند پسرشان را فروختهاند و طلبكار انقلاب شدند، چون اسلام و كفر مطرح است و وظيفه من و هرمسلمان ديگري است كه از اسلام و مسلمانيش دفاع كند.
همسرم هر چند شوهر خوبي براي تو و پدرخوبي براي فرزندانم نبودم و آن وظيفهاي كه خداوند بر دوش من گذاشته بود كوتاهي كردم از خداوند ميخواهم از سر تقصيرات من بگذرد و مرا ببخشد و تو هم حقي كه به گردن من داشتي و من كوتاهي كردم ببخشي و از خداوند طلب مغفرت كني و از اينكه در اين موقع از زندگي بيسرپرست ميشوي ناراحت و نگراني نداشته باشي و بداني كه بازگشت همه به سوي خداست امروز يا فردا خداوند هر موقع صلاح دانست امانتش را ميگيرد و بدان كه بعد از من وظيفه تو سنگينتر ميشود. اوّل آنكه تو پيش بچهها معصومه و علي و دوّم حفظ آبروي انقلاب و اسلام، بايد همسر نمونه باشيد همچون زنان صدر اسلام كه با توجه به اينكه برادرانشان و شوهرانشان درجنگ شهيد ميشدند با مقاومت و ايثار و عكسالعملي كه داشتند نميگذاشتند كه بقيه سپاه اسلام جنگ را رها كنند و همچنين اسلام را تنها بگذارند و همّ و غمّت اين باشد كه ببيني كه اسلام و قرآن از يك زن مسلمان چه ميخواهد و به فكر گذشتن از پل صراط عالم قيامت و عالم برزخ باش نه به فكر از دست دادن شوهر خويش.
از تمام قومان و خويشان و دوستان ميخواهم كه اگر حقي به گردن من دارند یا اينكه موقعي از حركات و اخلاق من آزرده خاطر و رنجيده شدهاند بخاطر خدا ببخشند. از پدر و مادرم و همسرم ميخواهم هركس از همسايگان و ديگران از من طلب مالي يا رنجشي داشت به هرنحوي شده رضايت او را جلب كنيد و آنچه به نظرم ميرسد به كسي جز به خداوند بدهكار نيستم و طلبكارنيستم و از همه رضايت دارم و مخارجي كه ميخواهيد جهت گرفتن سوم و هفتم و چهلم و غيره بگيريد بدهيد به خانوادههاي بيسرپرست كه دختر و پسر دارند و ميخواهند ازدواج كنند و چيزي ندارند.
كليه وسائل شخصيام از قبيل لباس و كتاب و غيره بدهيد به صاحب احتياج آن و اگر جنازهام را آوردند هر جا صلاح بدانيد دفن ميكنيد و اگر پيدا نشد هر جا كه باشد زمين خداست فرقي نميكند و از اين بابت ناراحت نباشيد كه چرا مفقودالاثرشد. الهي رضايم به رضاي تو و از دعا و طلب مغفرت فراموش نكنيد مخصوصا دل شب كه بيدار ميشويد به جاي گريه بگوييد خداوندا از سر تقصيراتش درگذر.
از تمام دوستان و هموطنان و قومان و خويشان ميخواهم كه گوش به فرمان امام باشند كه حرف امام، حرف اسلام و حرف اسلام، حرف خدا است. باشد تا رستگار شويد و در هر زمينه كه اسلام احتياج داشت كمك كنيد يك وقت احتياج به مال دارد و يك وقت هم احتياج به ايثار جان و دادن خون دارد.
خداوندا؛ هر چه فكر ميكنم چيزي ندارم همين دو ركعت نماز در هم شكسته هم توفيق تو بوده كه بهجا آوردم و توشهاي براي آخرت و عالم محشر ندارم جز فضل تو و بخشش تو.
خداوندا؛ مرا در برابر رسولانت و ائمه معصومينت(سلاماللهعلیهم) و شهداي راهت سرافكنده نکن. گناهانم را ببخش و والدينم را از من راضي و خشنود گردان و اين عبادتهاي ناقابل مرا قبول درگاهت بگردان و امام ما را تا فرج مهدي(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) حفظ و محفوظ بدار.
در خاتمه از پدر و مادرم و همسرم و تمام قومان و خويشان ميخواهم كه در مراسم بيتابي نكنند و خداوند را شكر كنند و از خواهرم ميخواهم بيتابي نكند و از تو برادرم ميخواهم كه راه شهيدان كه راه اسلام است را ادامه دهي و گوش به فرمان امام خميني باشي و پدر و مادرم و همسرم اگرصلاح دانستيد يك سال روزه و نماز برايم به جا آوريد تا توشهاي براي آخرتم باشد. والسلام
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
پيروز كن رزمندگان اسلام را
غلامرضا زماني10/11/64