شهید علی وفایی
شهید علی وفایی
نام پدر: غلامحسین
ولادت: 133/08/26
شهادت: 1361/07/22
محل شهادت: سومار
مزار: آستان مبارک حضرت حسین ابن موسی الکاظم «ع» طبس_ رواق شهداء
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاء عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ
﴿آل عمران١٦٩﴾
سالهاي سخت و خاطره انگيز دفاع مقدس سرشار از وقايعي بـود كـه هرگـز فرامـوش نميشود، آن سوي جبهه وحشت و تـرس، شـك و ترديـد، دلهـره و نـااميـدي، شكـست و شكستگي در دشمن سر تا پا مسلح ديده ميشد و اين سـوي جبهـه، فتـوت و جـوانمردي، گذشت و ايثار، صداقت و پاكي، شجاعت و دلاوري و شهامت طلبي در انـسانهـايي كـه تنهـا سلاح برندهشان ايمان و عشق به شهادت بود نمايان بود..شهید وفایی از ديگر عاشقان راه خونين عشق است كـه آبان سال 1333 در خانوادهای مذهبی و زحمتكش در شهر دارالمومنین طبس دیده به جهان گشود. نام اولین امام شیعیان جهان، علی را برایش انتخاب كردند او در محیط گرم و صمیمی خانوادهای مهربان و در دامن مادری که خود روضه خوان سید الشهدا«ع»بود رشد نمود و تحصیلاتش را تا پایان دورهی ابتدایی در مدرسه وکیلی طبس ادامه داد و بعد از آن در كنار پدر به كارگری مشغول شد. علی به ائمه اطهار«ع» عشق میورزید و به همین جهت در هرجا چراغی به نام اهل بیت(ع) روشن بود حضور و تلاش وافر و شوق زاید الوصفی را نشان میداد.
وی درسال 1352 از طریق ارتش به سربازی رفت و دوران آموزشی خود را در پادگان تربت حیدریه گذراند و در رسته پیاده ارتش خدمت را به پایان رسانید. وی سال 1356 با دختر مومنهای ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر بود که متاسفانه زلزله وحشتناک طبس در سال 57 باعث شد که علی، همسر جوانش را از دست داده و با یک کودک 7 ماهه که از او به یادگار مانده بود روزگار را سپری کند، لذا چون شرایط سختی داشت مجدد ازدواج نمود و حاصل این ازدواج نیز دو دختر بود که خداوند به او عنایت کرده بود.
با اوجگیری مبارزات ملت ایران او نیز چون دیگر اقشار مردم وارد صحنه مبارزه شد و با سرنگونی رژیم پهلوی و طلوع استقرار نظام جمهوری اسلامی و تشكیل بسیج به فرمان حضرت امام خمینی«ره» به عضویت بسیج درآمد و نامش را در طومار لشکریان مخلص خدا ثبت نمود.
پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران علی پا به عرصهی نبرد با بعثیان متجاوز نهاد و با دلاوری تمام از كیان اسلام و كشورش دفاع نمود.
سرانجام در جبهه سومار «عملیات مسلم بن عقیل«ع» » در تیپ 21 امام رضا «ع» تاریخ 22/7/1361 به فیض عظیم شهادت نایل گردید. مردم شهیدپرور طبس پیكر پاك او را پس از یك هفته با شكوه تمام تشییع كردند و در محل امامزاده حسینبنموسیالكاظم «ع» به خاك سپردند.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
وَ لَا تحَسَبنََّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
﴿آل عمران١٦٩﴾
ملتي كه شهادت براي او سعادت است پيروزاست. امام خميني(ره)
به نام الله درهم كوبنده ستمگران و ظالمان و با درود و سلام به پيشگاه امام زمان حضرت مهدي(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) و نائب برحقش خميني كبير و با سلام فراوان به امّت شهيدپرور ايران و تمام شهيدان راه حق از هابيل تا سرور آزادگان حسينبنعلي(سلاماللهعلیه) و از حسين(سلاماللهعلیه) تا آخرين شهيدان ميهنمان.
هم اكنون كه فكر ميكنم حساسترين لحظه از زندگيم باشد و شايد چند شبي ديگر به حمله نمانده باشد بد نيست كه چند كلمه به عنوان وصيتنامه بنويسم.
اوّل اينكه مرا اگر چنانچه توفيق شهادت يافتم پهلوي مرقد همسرسابقم دفن نمائيد و خواهشمندم كه از سه تا بچه يتيمم خوب سرپرستي كنيد و نگذاريد كه احساس يتيمي نمايند.
پدر و مادر عزيزم خواهشمندم كه اگرخوب يا بدي از من ديدهايد به خوبي خودتان مرا ببخشيد ممكن است حقي كه در گردن من داشتهايد نتوانستهام بنحو احسن در زنده بودنم انجام دهم و بعداً هم اينكه فراموش كرده بودم.
از دعا كردن براي طول عمر رهبر و فرج حضرت مهدي(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) و پيروزي رزمندگان در سر نمازها فراموش نكنيد.
خواهشمندم از تمام قومان و خويشان و همسايگان اطراف كه اگرخوب يا بدي از من ديدند مرا در اين آخر عمري حلال نمايند.
ديگر عرضي نيست به اميد پيروزي اسلام بر كفر جهاني.
باز هم از همسر مهربان خودم تقاضا دارم كه از بچهها فراموش نفرمايد كه من در دنيا غير از خدا بعد هم رهبر عزیز و پدر و مادرم و همسر مهربانم كس ديگر را ندارم.
سرباز جانباز راه حق
علي وفائي 7/7/1361
خواننده اين وصيتنامه را هم سلام ميرسانم.
من آگاهانه و براساس شناخت به جبهه آمدهام. تا بتوانم به نــــدای خمینی كبیر و حسین زمان پاسخ گفته باشم. پس باید همه كوشش كنیم و در این راه خون بدهیم، چـــــون همین خون شهیدان است كه مــــا را به پیروزی میرساند. پس این خون ناقابل كه در وجود من است باید در راه خدا، جان خود را نثار کنم. انشاءالله اگر در این راه شهید شدم، شما عزیزان در راه خدا كوشش كنید.»