شهید عباس الاهی
زندگینامه
براي نوشتن از شهيد بايد به قلبم بگويم كه از دشتهاي داغدار و سـرخ شـقايق وضـو بگيرد و بايد به قلم بگويم كه از تراوش عشق جوهر بگيرد چرا كه شهدا رنگينكمان عشق و حماسه و جهش و جاودانگي را در آسمان زندگي ما ترسيم كردند … . آري سرچـشمه همـه رؤياها، تنش آبي ايمان، تپش پرحرارت همت، پايداري درخت انقلاب اسلامي به بركت نگاه گرم تكهتكههاي خورشيدي است كه سبزسبز برآمدند و به بار نشستهاند و سرخِ سرخ دل بر دل خاك نهادهاند … و شهيد عباس الاهی يكي از اين پارههاي نور است.
وی در دومین روز از بهار سال 1349 متولد شد و با شنیدن خبر آمدنش همه اقوام و خویشان را مسرور ساخت، عشق به آقا قمربنیهاشم سببی شد که او را عباس نام نهادند و چه نام نیکو و زیبایی که همیشه یاد فداکاری و رشادتهای سقای دشت کربلا را در ذهن هر شنوندهای زنده میکند.
پس از دوران كودكی و تربیت دینی و اخلاقی نزد والدینی مهربان و دلسوز وارد مدرسه گردید و تحصیلات خود را تا سال دوم دبیرستان ادامه داد.
همزمان با تحصیل، در فعالیتهای دینی و مذهبی، جلسات قرآن و نماز جماعت شرکت می نمود. عباس همچنین در ورزش بسیار پرشور و فعال بود واخلاق پسندیده، محبّت و عشق به خدا از او فردی محبوب ساخته بود و همهی دوستانش احترام خاصی برای او که كاپیتان تیم فوتبال مدرسهشان بود قائل بودند چرا كه از عوامل عمدهی پیروزیهای تیمشان به حساب میآمد.
در كنار این فعالیتها یكی از اعضای فعال بسیج دانشآموزی و آموزشگاه نیز بود. عباس نیز همچون سایر جوانان برومند شهر برای حضور در جبهه و دفاع از اسلام و انقلاب آماده شده بود و در همین دوران آموزشهای لازم جهت حضور در مناطق جنگی را گذراند و سپس به عنوان بیسیمچی راهی مناطق جنگی كشور گردید. در جبهه نیز همچنان پرشور و فعال بود تا اینكه سرانجام پس از فداكاریهای بسیار در تاریخ 26/10/1365در عملیات كربلای 5 در منطقه شلمچه بر اثراصابت تركش خمپاره به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
پیكر مطهرش در تاریخ 6/11/1365با شكوه تمام بر دوش امت حزبالله و عاشق شهید وشهادت در طبس تشییع شد و در جوار آستان حضرت حسینبن موسیالكاظم «ع» به خاك سپرده شد.
یاد یاران سفر کرده بخیر
اما ای همسنگرانم باور داشته باشید كه سر قلم شما از شمشیر تیز و بُرّاّن، تیزتر و بُرّاّنتر است، قدر خویش را بدانید و مقصدتان فقط رسیدن به پست و مقام نباشد تلاش و كوشش كنید كه این زحمتها برای همیشه نیست و روزی خواهد رسید كه آسوده خاطر شوید. ای دانشآموزان بدانید اگر بدون توجه، وقت گرانبهای خود را بگذرانید خون این شهیدان را پایمال كردهاید چون این پیروزیهایی كه نصیب شما مردم همیشه در صحنه میشود از خون سرخ شهیدان است.
وصیتنامه شهید
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
وَ لَا تحَسَبنََّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ [قرآن کریم سوره شریفه آل عمران(169)]
هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
بنام خداوندي كه هستي را بوجود آورد. بنام پروردگاري كه با نام او دلها آرام ميگيرد و ذكرش شفاي دلهاي شكسته ميباشد.
با سلام و درود فراوان بر حضرت بقيه الله الاعظم(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) و يكتا منجي عالم بشريت روحی له الفدا و با سلام و درود بيكران بر سرور آزادگان معلم شهادت و شجاعت و شهامت حسين(سلاماللهعلیه). با سلام بر نائب حضرت مهدي(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) خميني كبير و با سلام و درود بيكران بر رزمندگان دلير جبهههاي نور عليه ظلمت و شهيدان به مقصد رسيده اسلام.
بعد از مقدمه ابتدا سخني چند براي مردم شهيدپرور وطنم دارم. آري اي مردم؛ جنگ و دفاع از نظر دشمن هدفي نيست امّا جنگ و دفاع از نظر ما هدفي بس مقدس و بزرگ است قدر اين موقعيت را بدانيد. اي مردم شهيدپرور از كشته شدن در راه خدا نترسيد زيرا انسان يك روزي مرگ چه در بستر و چه در هر كاري گريبانش را خواهدگرفت چه خوب است كه خود به پيشواز مرگ با سعادت برويم. اي هموطنيهايم تا جائي كه ميتوانيد جبههها را گرم نگه داريد. خداوند ميفرمايد: من جان مؤمنين را ميخواهم و در عوض آن بهشت را عطا ميكنم.
خدايا تو را به عزيزانت، تو را به محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) وآلش، تو را به حسين(سلاماللهعلیه) ما را از مؤمنين قرار بده تا شامل اين عيدي مبارك تو باشيم. خدايا اگر ميتوانستم هزار بار زنده شوم و باز در راهت فدا شوم و اين جانم يعني امانت خودت را ازمن خواهي هر لحظه جان بركفم. خدايا مرا از اين كه از امانت تو نتوانستم درست نگهداري كنم و گناهاني از من سرزده است مرا به بزرگي خود ببخش. خدايا مرا توفيق اين ده كه در راهت شهيد شوم.
امّا اي همسنگرانم باور داشته باشيد كه سر قلم شما از شمشير تيز و برّان تيزتر و برّانتر است قدر خويش را بدانيد و مقصود از درسخواندن فقط رسيدن به پست و مقام نباشد، تلاش وكوشش كنيد كه اين زحمتها براي هميشه نيست و روزي خواهد شد كه آسوده خاطر شويد. اي دانش آموزان بدانيد كه اگر بدون توجه وقت گرانبهاي خود را بگذرانيد خون اين شهيدان را پايمال كردهايد چون اين پيروزيهايي كه نصيب شما مردم هميشه در صحنه ميشود از خون سرخ شهيدان است. قدر معلمهاي دلسوز خود را بدانيد و از گفتههاي ايشان حداكثر استفاده را بكنيد.
درآخر سخني چند خدمت پدر و مادر عزيزم و مهربانم عرض ميكنم نميدانم چگونه از شما تشكر و قدرداني كنم شما كه براي فرزند خود چه تلاشها و چه رنجها كه نكشيدهايد امّا خود ميدانيد كه فرزند حقير است چگونه قدر شما و رنج و كوششهاي شما را ميتوانم سپاسگذارم. اميدوارم كه خداوند پاداش شما را در روز رستاخيز عنايت فرمايد. اي مادر مهربانم ميروم ولي ديگر حس نميكنم روحت و جسم گراميت را ببينم تنها عرضي كه ميخواهم بزنم اين است كه دوست و فاميلهايم اگر از اين بنده بدي ديدند مر اببخشند. مادر حلالم كن و در مرگ من هيچ گريه نكني و به برادران و خواهرانم بگو كه انتظار مرا نكشند. از خواهرانم ميخواهم كه هميشه زينب وار و برادرانم حسينگونه و قاطعانه امام را ياري كنند و راه شهيدان را ادامه دهند.
عباس الهي