شهید سید جواد عزیزی
نام پدر: سیدها شم
ولادت: 1345/01/04
شهادت: 1365/11/05
محل شهادت: شلمچه
مزار: آستان مبارک حضرت حسین ابن موسی الکاظم «ع» طبس_رواق شهداء
وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ ﴿٥٨ حج﴾
و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی میدهد؛ که او بهترین روزیدهندگان است!
زندگینامه
اي شهيد، اي اسطوره مبارزه، اي قهرمان عرصه جهاد، اي تو كه باور كردي «كـل مـن عليها فان ويبقي وجه ربك ذوالجلال والاكرام» و آنگاه سبكبـال بـه سـوي معـشوق ازلـي پرواز كردي، اي تو كه چون جدت زهراي مرضيه آنگونه هجرت كردي كه حتـي ذرهاي از وجودت را براي ما خاكيان به يادگار نگذاشتي، اي تو كه در عرف مـا مفقـودي امـا در آبـي بيكران آسمان جولان داري، اي تو كه با ذره ذره وجودت خاك را اعتلا بخشيدي . ميهمـاني ملكوتي بر تو گوارا باد. سال 1345 در شهر دارالمومنین طبس و در محفل گرم وكانون باصفای خانوادهای وابسته به سلالهی پاک زهرای اطهر«س» به نام آقا سیدهاشم عزیزی ثانی دُردانهای پا به عرصهی وجود گذاشت که ارادت قلبی و صمیمی خانوادهی وی به فرزند عزیزِ و بخشنده ولی نعمتمان حضرت آقا علیبنموسیالرضا «ع» سبب گردد تا او را آقاسید جواد صدا کنند. او از شیرهی جان مادری مهربان که وابسته به سلاله زهرای اطهر«س» وعاشق مجالس اهل بیت عصمت و طهارت «ع» بود نوشید و با عشق به حضرت زهرا «س» پرورش پیدا كرد.
سید جواد در سن 6 سالگی پا به مدرسه گذاشت تا علم و دانش بیاموزد، پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در دوره راهنمایی ثبتنام نمود. اما زلزله دلخراش و ویرانگر سال 1357 طبس و مشكلات زندگی، وی را از ادامه تحصیل باز داشت. چند سالی را جهت کاستن از مشکلات مالی خانواده به كارگری پرداخت. و همزمان با كار و فعالیت از شركت در مجالس مذهبی غافل نبود.
سیدجواد 17 ساله بود که در ایام جشن عید غدیر سال 1362 به سنّت پیامبر اکرم «ص» عمل کرد و با دختر مومنهای از بستگان ازدواج نمود و حاصل این ازدواج یک دختر به نام فاطمه سادات بود که چهل روز بعد از شهادت پدرش متولد شد و هیچگاه دست نوازش پدر را احساس نکرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج از جمله جوانانی بود که مشتاقانه در این مدرسه عشق ثبت نام و نامش را در لشکر مخلص خدا ثبت نمود، وی با شروع جنگ تحمیلی، با شرکت در دورههای آموزش نظامی بسیج، بصورت داوطلبانه چندین مرتبه عازم جبهههای نبرد گردید.
وقتی انسان در میدانهای نبرد قدم برمیدارد این حکایت برایش زنده میشود که خون این عزیزان، ایثارهای این دلاوران، دعاهای شب این رزمندگان و نماز آنان برای چیست؟ این مردان از چه قماشی هستند که در جای جای ایرانزمین، کربلایی دیگر ساخته اند؟ وقتی به هدف مقدس آنان پی میبریم دوست داریم از شرم، خون سرخمان روی صورت گونههایمان بدود و سرخی آن سیاهی صورتمان را شستشو دهد.
سادهزیستی، اخلاق نیك، شجاعت و قناعتش زبانزد همرزمانش بود وی در مدّت حضورش در جبههها از تلاش، كوشش و مجاهدت باز نایستاد و سرانجام در تاریخ 5/11/65 در سرزمین عاشورائیان « شلمچه» و در عملیات كربلای5 که با رمز مبارک یا زهرا «س» در محور شلمچه-کانال ماهی به صورت گسترده انجام شد شرکت و بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل گردید. پیكر مطهرش در تاریخ 16/11/65 در طبس تشییع و در آرامگاه ابدیاش در جوار امامزاده حضرت حسینبن موسیالكاظم «ع» به خاك سپرده شد.