شهیده لیلی حسنی
زندگینامه
سال 1304 در روستای محمد آباد از توابع طبس لیلا متولد شد که دوران کودکیاش را در خانوادهای متدین وكم درآمد پشت سر گذاشت. او بنا به دلایلی از تحصیل بازماند و در واقع به پدر و مادر خود در امرار معاش كمك میكرد تا موقعی كه با پدر شهیدزمانی بنام «حاج ابراهیم زمانی» تشكیل خانواده داد، از آن زمان نیز دركارهای روزمره زندگی و كشاورزی تلاش میكرد و در راه رسیدن به خودكفایی از هیچ كوششی دریغ ننمود.
خیلی مهربان، امانتدار و خویشتندار و شجاع بود. در دوران دفاع مقدس در پشت جبهه دوشادوش زنان روستا حضور چشمگیری داشت و در فعالیتهای پشتیبانی جبهه نظیر، پخت نان، تهیه مربا و سایر اقلام مورد نیاز رزمندگان مجدّانه تلاش مینمود.
از مهمترین ویژگی ایشان توجه و اهتمام به نماز اول وقت و نماز شب بود. مرتب فرزندان خود را به این فریضه مهم فرا میخواند. در بهمن سال 1364 یكی از فرزندانشان به نام غلامرضا در جبهههای حق علیه باطل به شهادت رسید، همیشه دعا میكرد خدایا مرا هم به او برسان و شهادت در راه خودت را نصیب من بگردان، تا اینکه توفیق حضور در مراسم حج و زیارت خانه خدا را پیدا کرد و در همه برنامه های مذهبی و سیاسی که برپا میشد حضور فعالی داشت.
ششم ذیالحجه سال 1407 بود که مراسم برائت از مشرکین آغاز شد و بعد از خوانده شدن پیام امام خمینی(ره)، حجاج با شعارهای الله اکبر، لااله الاالله و مرگ بر آمریکا برای ادای نماز به سمت حرم به راه افتادند. زنان که اغلب مادران و همسران شهدا و جانبازان بودند، به همراه گروهی از جانبازان در جلوی جمعیت حرکت میکردند. چیزی نگذشته بود که صفی از نظامیان آلسعود پدیدار شدند و دیری نگذشت که با باتوم به حاجیان در حال حرکت حمله کردند. شاید امکان فرار از ضربات باطوم وجود داشت، اما از زیر باران سنگ و آجر و شیشه و بلوک سیمانی و حتی کولرهای گازی که از بالای ساختمانها میبارید، سالم فرار کردن ممکن نبود. اما ماجرا به همینجا ختم نشد و اینبار پرتاب گازهای سمی و خفهکننده آغاز شد و بعد شلیک گلوله. چه پیکرها، چه جانبازان و چه زنانی که در زیر دست و پا نماندند؛ چه مجروحانی که در اثر استشمام گاز خفه نشدند؛ چه زنانی که چادر از سرشان نیفتاد و هتک حرمت نشدند.
لیلا حسنی هم افتخار حضور در این مراسم را داشت که سرانجام در تاریخ 11/5/1366 در حالیكه در مراسم برائت از مشركین حضور داشت شربت شهادت نوشید و به فرزند شهیدش پیوست. پیکر مطهرش چند روز پس از شهادت در شهر طبس تشییع و در آستان حضرت حسین بن موسیالكاظم «ع» به خاک سپرده شد.
یادش گرامی باد